ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«ایران» در گفت وگو با معلمان از مشکلات و چـــــالش های کلاس های آنلاین می گوید
بایدها و نبـایدهای آموزش مجازی در سال تحصیلی جدید
هدی هاشمی
خبرنگار
سال تحصیلی گذشته سال تجربههای جدید برای معلمان و دانش آموزان بود. «سیستم آموزش مجازی» پس از چند ماه تعطیلی بهواسطه شیوع ویروس کرونا جایگزین کلاس درس حضورى شد تا معلمان و دانش آموزان فصل جدیدی از آموزش را فرا بگیرند. این شیوه تدریس در مدتزمانی کوتاه طرفداران و مخالفان خود را پیدا کرد. بسیاری از این تجربه جدید استقبال کردند و آن را آغازی برای مکانیزه شدن سیستم آموزشی خواندند و گروهی هم انتقاد کردند که این شیوه بچهها را بیسواد بار مى آورد. با تمام این فراز و نشیبها سال تحصیلی گذشته به پایان رسید و سال جدید در حالی آغاز میشود که بسیاری باور دارند امسال هم خبری از کلاس درسهای حضوری و نشستن بر سر نیمکتهای مدرسه نیست. به همین بهانه با چند نفر از معلمان گفتوگوکردیم و نظرات آنها را راجع به سال تحصیلی جدید و استفاده مجدد از فضای مجازی و کلاسهای آنلاین جویا شدیم.
هیچ کلاس آموزشی برای معلمان گذاشته نشده است
مجید علیپور، کارشناس آموزشى و معلم در باره اینکه احتمالاً در سال تحصیلی جدید هم دانشآموزان باید آموزشهای مجازی داشته باشند یا کلاسها بهصورت حضوری برگزار شود، به «ایران» میگوید: هنوز تکلیف سال تحصیلی آینده مشخص نیست و کسی دستورالعملی برای سال جدید صادر نکرده است. وقتی برای موضوع مهم و فوقالعاده حساسی مثل کنکور تصمیماتی گرفته میشود و چند روز مانده به آزمون تصمیم لغو میشود پیشبینی کردن اتفاقی که یک ماه دیگر قرار است بیفتد، سخت است. فعلاً اعلام شده قرار است از 15 شهریور مدارس باز شود اما آنقدر تصمیمهای مختلف گرفته و بعد لغو شده که واقعاً نمیدانیم قرار است چه اتفاقی در سال تحصیلی جدید رخ دهد.
او در باره اینکه گفته میشود محتوای درسی سنگین است و برای یادگیری بهتر بچهها لازم است برخی سرفصلها از کتاب و آموزشها حذف شود،
می گوید : کم کردن محتوا و حذف سرفصلها آنقدر مدافع و مخالف دارد که حتی دست وزیر و مسئولان رده بالای سیستم آموزش کشور را هم برای تصمیمگیری میبندد. چیزی که من و بسیاری از همکارانم معتقدیم این است که به تشخیص معلم بویژه مدیر مدرسه احترام گذاشته شود. شعار «مدرسه محوری» که تمام این سالها سر داده شده در این زمان و با این بحران معنا پیدا میکند، یعنی اگر معلم و مدیر به این تشخیص برسند که ارائه محتوای درسی از طریق آموزشهای مجازی امکانپذیر نیست یا دشوار است باید به معلم اعتماد کنند. معلم با توجه به شناختی که از دانشآموز، شرایط تحصیلی، امکانات و روحیه دانش آموزان دارد باید تصمیم بگیرد که کدام سرفصلها را آموزش دهد، برای کدام بخشها زمان بیشتری بگذارد و بر کدام فصلها تأکید داشته باشد و کدام یک را حذف کند. مهمترین اصل باید اعتماد به معلم باشد چراکه معلم بد دانشآموز را نمیخواهد.
علیپور در خصوص دردسرهای آموزش مجازی می افزاید: در این چند ماه که معلمها مجبور شدند به فضای مجازی پناه ببرند و با آن مواجه شوند یک جهش خیلی خوب در میان معلمان شاهد بودیم که توانستند با قابلیتهای فضای مجازی آشنا شوند و از آن استفاده کنند. ما در آن اوایل اتفاقات خوبی دیدیم؛ معلمها در تعطیلات نوروز ابتکارات خوبی از خودشان نشان دادند. برای اینکه بازدهی بهتری داشته باشند دست به ابتکارات خوبی زدند، مثل معلم خوزستانی که روی در یخچال به شاگردانش درس میداد، اما یکی از گرفتاریهای فضای مجازی که دامنگیر معلمان هم شده است بحث «لایک گرفتن» در شبکههای اجتماعی است. اینکه معلمان خلاقیت و ابتکار داشته باشند موضوع بسیار خوبی است اما باید دقت کنیم تبدیل به «شو آف» (خودنمایی ) نشود. عدهای سعی کردند با تقلید یا انجام کارهای کوچک در شبکههای مجازی خودشان را مطرح کنند. با اینحال امروز بهجرأت میتوانم بگویم معلمها هرچه بیشتر با فضای آموزش مجازی آشنا شوند و جلوتر بروند بهتر میتوانند خود را در این زمینه نشان دهند.
این معلم در ادامه با انتقاد از اینکه پیش از استفاده از برنامهها و فضای مجازی هیچ آموزشی برای معلمان صورت نگرفته میگوید: اینکه معلم با آزمون و خطا یاد بگیرد که باید چهکار کند و چطور از برنامه استفاده کند درست نیست. تا این لحظه هیچ کلاس ضمن خدمتی برای همکاران نگذاشتهاند و اگر قرار باشد سال تحصیلی بعد هم آموزشها همچنان بهصورت مجازی باشد باید به این موضوع فکر کرد.
او درباره برنامههای آموزش مجازی اظهار میدارد : من روی استفاده از برنامه «شاد» بهشدت تأکید دارم. قلباً از آن رضایت دارم و مطمئن هستم همانطور که این چند ماه رشد خوبی داشته در آینده هم میتواند مفید وقابل استفاده باشد، به شرطی که دست ما را در استفاده از سایر امکانات موجود نبندد یعنی اگر بخواهیم صرفاً روی شبکه شاد تأکید کنیم زمانی که به اوج و پیک مصرف برسیم قطعاً با مشکلاتی روبهرو خواهیم شد و برنامه کم خواهد آورد؛ حالا یا مشکل از سرورهاست یا نرمافزار آن مشکل دارد اما بیتردید در زمانی که استفاده از برنامه زیاد باشد مشکلساز میشود و درگذشته هم این برنامه در برخی جلسات اداری اختلال به وجود آورده و باعث شده جلسه بدون نتیجه و جمعبندی تمام شود.
در آموزش مجازی باید فقر را در نظر گرفت
ابوالفضل رحیمی شاد، دبیر فلسفه و جامعهشناسی در باره توانایی معلمان درصورتیکه سال آینده هم کلاسها بهصورت آنلاین برگزار شود میگوید: من در تهران و در مدارس دولتی و غیرانتفاعی خوبی کار میکنم و مسلماً در این مناطق مسأله فقر به چشم نمیآید بنابراین از تجربیات همکارانم در شهرکها و مناطق فقیرنشین تهران نیز استفاده میکنم.
اولین نکتهای که رحیمی شاد به آن اشاره میکند این است که حدود یک میلیون معلمی که در آموزشوپرورش مشغول هستند در ابتدای استخدام هیچگونه آموزشی برای تدریس به شیوه مجازی ندیدهاند و تصوری از اینکه زمانی بخواهند به این صورت تدریس کنند، نداشتند و از سوی دیگر آموزش مجازی هم به آن معنایی که تصور میکنیم وجود ندارد؛ به گفته او همه تصور میکنند آموزش مجازی در وهله اول فرستادن یک سری سؤال برای دانشآموز، سپس فایلهای صوتی و پسازآن فایلهای تصویری است که فایلهای تصویری به دلیل سختی بارگذاری و حجم بالا و مصرف اینترنت عمدتاً زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد. اگر بخواهیم این مفهوم را آموزش مجازی بدانیم به نازلترین سطح آن اشاره کردهایم. آموزش مجازی با توجه به تکنولوژی های ارتباطی امروز طبیعتاً پر کردن فایل نیست.
او همچنین معتقد است اگر مشکلی در سیستم آموزش مجازی وجود دارد تقصیر معلمان نیست چون آموزش ندیدهاند و مورد بعدی سطح پایین تکنولوژی در مدارس است، تدریس بعضی دروس با پر کردن فایل صوتی و تصویری امکانپذیر نیست. برای مثال تدریس فیزیک بدون برخورداری از تخته و ابزارهای آموزشی به دانشآموزی که مقابل معلم حضور ندارد کار دشواری است. از آن سختتر کار معلمان هنرستانهاست و آموزش مثلاً خیاطی یا عکاسی یا رشتههای فنی و حرفهای با این شیوه بسیار سخت یا حتی ناممکن میشود. نکته مثبت مهمی که رحیمی شاد روی آن تأکید دارد این است که وقتی معلمان احساس کردند این مشکل تداوم دارد به سمت یادگیری استفاده از تکنولوژیهای فناوری ارتباطات حرکت کردند. درنهایت اینکه در اسفندماه توان معلمان یک توان رو به پایین بود اما با گذشت زمان ارتقا پیدا کرد و به عقیده او سال آینده با توان بالاتری تدریس میکنند اما به دلیل نبود کلاس های آموزشی برای کادر مدرسه و امکانات لازم آموزشها چندان کیفی نخواهند بود.
رحیمی شاد در باره مؤثر بودن آموزشهای مجازی می گوید : یکی از جنبههای مثبت آن عدالت آموزشی است. بهواسطه مجازی شدن آموزش ها، این امکان برای افرادی که در شهرستان هستند فراهم شده تا بتوانند از معلمهای خوبی که در شهرهای بزرگ تدریس میکنند استفاده کنند. از طرفی دیگر اگر بحث آموزش عمیق و کیفی را در نظر بگیریم با توجه به صحبتهایی که شد باید بگویم با شیوه فعلی چندان مؤثر نیست. با اینحال نکته مثبت دیگری در ارتباط با مجازی شدن کلاسها وجود دارد این است که درگذشته دانشآموز در مدرسه درس را میگرفت و به خانه میآمد اما در حال حاضر فایلهای درسی وجود دارند و دانشآموز میتواند هرچند بار که میخواهد درس بگیرد.
این معلم در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به نحوه ارتباط دانشآموز و معلم در کلاسهای آنلاین می افزاید: معلم و شاگرد یکدیگر را دوست دارند. اگر مهر و محبت یا حتی دعوا و ناراحتی وجود نداشته باشد رابطه این دو به هم میریزد. این ارتباط دو نفره است که انتقال مفاهیم را تسهیل میکند مثلاً معلم با ارتباط رودررو متوجه میشود دانش آموزان نیاز به استراحت دارند یا کشش تدریس بیشتر دارند اما کلاسهای مجازی این امکان را از هر دو طرف گرفته است. اشکال بعدی شناخت نداشتن از دانشآموز است. در آموزش مجازی معلم با روحیات، اخلاقیات، نقاط ضعف و قوت دانشآموزان آشنا نمیشود و این آموزش را سخت میکند. این مشکل در سالهای اول ابتدایی بسیار سخت و دشوارتر است. برای مثال قلم دست گرفتن یک مهارت است و معلم نمیتواند از طریق اینترنت به کودک این مهارت را آموزش دهد.
او درباره حذف سرفصلها اظهار می دارد: بحث حذف سرفصلها مربوط به امروز و شرایط کنونی نمیشود برای مثال ما سرفصلهایی را داریم که خود معلم و دانشآموز هم نمیداند به چه دردی میخورد. چه ضرورتی دارد که دانشآموز محتوای سنگین را یاد بگیرد؟ بیشتر دانش آموزان در رشتههای تخصصی دانشگاهی این سرفصلها را در محیط دانشگاهها آموزش میبینند. بنابراین نظر من حذف دروس تخصصی رشتههای دانشگاهی است و حالا تصور کنید آموزش این دروس بهصورت مجازی چقدر سخت میشود.
رحیمی شاد درباره بایدها و نبایدهای آموزشهای مجازی تصریح کرد: در اختیار قرار گرفتن اینترنت پرسرعت برای تمام دانش آموزان کشور الزامی است. تعداد زیادی از دانش آموزان (حدود یکمیلیون) به اینترنت دسترسی ندارند. موضوع دوم دسترسی دانشآموز به ابزار سختافزاری است. در تهران هم برخی از دانش آموزان تلفن شخصی ندارند یا مجبور بودند از گوشی مشترک استفاده کنند که همان ابتدا برای ثبتنام در شاد مشکلساز شد که البته بعداً مشکل رفع شد و پس از آن تداخل ساعات کلاس بچهها باعث میشد با مشکل مواجه شوند و غیبت بخورند. این مشکل در شهرستانها و مناطق محروم و دورافتاده قطعاً بیشتر است و آموزش و پرورش باید فکری به حال این موضوع کند.
سرفصلهای درس ها مناسب آموزشهای مجازی نیست
مهدی بهلولی، معلم ریاضی درباره حجم درسی و آموزشهای مجازی در سالهای آینده می گوید: در مورد درس ریاضی میتوانم بگویم که حجم درسی بچهها زیاد است با اینحال در سالهای گذشته مقداری از حجم دروس کم شده است چون مطالب واقعاً برای برخی پایهها زیاد بود اما مشکل اصلی که فعلاً برای معلمان مطرح شده این است که سرفصلها مناسب آموزشهای مجازی نیست یعنی یک معلم از طریق فضای مجازی نمیتواند به دانشآموز آموزش دهد و مطالب برای آموزش کلاسی برنامهریزیشده و حالا که آموزش مجازی شده است مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. باید به این نکته توجه کرد که در حال حاضر ما در یک حالت بحران هستیم و سیستم آموزشی دهههاست که با چنین مشکلی روبهرو نشده و تنها راهی که معلم میتواند فعلاً با این موضوع کنار بیاید و دانشآموز را به درس علاقهمند کند کم کردن حجم درس و پرسش بیشتر است. یعنی باید کاری کنند دانشآموز تکلیف و تمرین بیشتری تحویل دهد تا از فضای درس دورتر از این نشود.
او در ادامه میافزاید: بنابراین اگر قرار باشد آموزشهای مجازی در سال جدید هم ادامه داشته باشد لزوم تغییر محتوا و در برخی موارد تغییر بنیادین بعضی از دروس بهشدت حس میشود. از سوی دیگر کلاسهای مجازی کیفیت آموزشها را به دلایل متفاوت پایین آورده است. در حال حاضر و با وجود این نوع سیستم، امتحانات هم هیچ اعتباری ندارند چون دانش آموزان بهصورت گسترده تقلب میکنند. به هر صورت اگر این نوع آموزش ادامه پیدا کند مسئولان باید فکری جدی برای تغییر نوع آزمون گیری، تدریس دروس و محتوای درسها بکنند.
بهلولی در پاسخ به این سؤال که معلمان چهکار کنند تا آموزشهای آنلاین بهتری داشته باشند، خاطرنشان میکند: با توجه به دورهای که گذشت تجربیاتی دست معلمها و مدارس آمده است که چهکاری بهتر است و چهکاری بازدهی ندارد. پیشنهاد من این است که اگر بتوانیم به سمت ارتباط تصویری برویم خیلی از مشکلات حل میشود. برای مثال آزمونها را بهصورت تصویری برگزار کنیم چراکه آزمونهایی که در سال تحصیلی گذشته برگزار شد ازنظر من و قریب بهاتفاق همکارانم فاقد ارزش و اعتبار است.
او درباره توقعات خانوادهها از معلمان و تدریس در فضای آنلاین میگوید: موضوعی که میخواهم در مورد آن صحبت کنم کمی سخت است چراکه برخی از معلمان در این مدت از جان و دل برای دانش آموزان و تدریس تلاش و وقت زیادی صرف کردند چون آموزش آنلاین از آموزشهای کلاسی بسیار وقتگیرتر است اما گروهی از معلمها آنطور که باید و شاید دل به کار ندادند؛ بر همین اساس انتظار خانوادهها از معلمها این است که برای آموزش بچهها وقت بیشتری بگذارند اما از طرف دیگر خانوادهها باید بدانند در بحث آموزش آنلاین خودشان نقش بزرگی ایفا میکنند یعنی خانوادهها باید مدیریت بیشتری روی فرزندشان داشته باشند و زمان بیشتری برای پرسش و حل تمرین و رسیدگی به تکالیف مدرسه فرزندشان اختصاص دهند.
ارتباط ماشینی معلم و شاگرد در فضای مجازی
علی بهشتی نیا، معلم ادبیات فارسی معتقد است در بحث آموزشهای آنلاین در ابتدا باید به دسترسی دانش آموزان به اینترنت و لوازم الکترونیکی ازجمله گوشیهای هوشمند و تبلت اشاره کرد. خانوادههای زیادی در نقاط مختلف کشور به این ابزار دسترسی ندارند که همین موضوع ناقض عدالت آموزشی است.
موضوع دیگری که او به آن اشاره میکند تفاوت در رویه مدارس است. برای مثال رویه مدارس دولتی با مدارس غیردولتی متفاوت است. بهشتینیا تأکید میکند: من مدارسی میشناسم که کلاسها را بهصورت کاملاً آنلاین برگزار کرده و اتفاق خوب این بود معلمان و دانش آموزان با فضای جدیدی آشنا شدند با این حال کاستیهایی هم وجود داشت و همیشه هم در ابتدا نقصهایی وجود دارد. یکی از موضوعاتی که میتوانیم در باره مشکلات کلاسهای آنلاین به آن بپردازیم، شبیه نبودن کلاسهای آنلاین و کلاسهای حضوری است. کلاس حضوری بسیار لطیفتر است و معلم با دانش آموز ارتباط برقرار میکند اما در فضای آنلاین این اتفاق رخ نمیدهد و ارتباط معلم و شاگرد ماشینی است.
بهشتی نیا با اشاره به اینکه برخلاف تصور عموم هزینههای زمانی معلمان در کلاسهای مجازی دو برابر میشود، می گوید : بسیاری از والدین میگفتند معلمان سر کلاس کار نمیکردند و حالا هم در خانه ماندهاند و باز کاری نمیکنند درحالیکه چنین نیست و گاهی تا نیمههای شب هم مشغول کار بودیم. مضاف بر اینکه با پدیده جدید تماسهای تلفنی دانش آموزان و والدین آنها خارج از وقت کلاس هم درگیر بودیم.
او در آخر به این نکته تأکید میکند که در این مدت بعضی دروس بودند که با بیتوجهی دانش آموزان و خانوادهها مواجه شدند ازجمله ادبیات، هنر یا کار و فناوری. درصورتی که این دروس بسیار مهم هستند و بیشتر توجه خانوادهها بر درسهای اصلی چون ریاضیات و علوم و زبان بود که این کار اشتباه است و در صورت تکرار دوباره میتواند آسیبرسان باشد
خبرنگار
سال تحصیلی گذشته سال تجربههای جدید برای معلمان و دانش آموزان بود. «سیستم آموزش مجازی» پس از چند ماه تعطیلی بهواسطه شیوع ویروس کرونا جایگزین کلاس درس حضورى شد تا معلمان و دانش آموزان فصل جدیدی از آموزش را فرا بگیرند. این شیوه تدریس در مدتزمانی کوتاه طرفداران و مخالفان خود را پیدا کرد. بسیاری از این تجربه جدید استقبال کردند و آن را آغازی برای مکانیزه شدن سیستم آموزشی خواندند و گروهی هم انتقاد کردند که این شیوه بچهها را بیسواد بار مى آورد. با تمام این فراز و نشیبها سال تحصیلی گذشته به پایان رسید و سال جدید در حالی آغاز میشود که بسیاری باور دارند امسال هم خبری از کلاس درسهای حضوری و نشستن بر سر نیمکتهای مدرسه نیست. به همین بهانه با چند نفر از معلمان گفتوگوکردیم و نظرات آنها را راجع به سال تحصیلی جدید و استفاده مجدد از فضای مجازی و کلاسهای آنلاین جویا شدیم.
هیچ کلاس آموزشی برای معلمان گذاشته نشده است
مجید علیپور، کارشناس آموزشى و معلم در باره اینکه احتمالاً در سال تحصیلی جدید هم دانشآموزان باید آموزشهای مجازی داشته باشند یا کلاسها بهصورت حضوری برگزار شود، به «ایران» میگوید: هنوز تکلیف سال تحصیلی آینده مشخص نیست و کسی دستورالعملی برای سال جدید صادر نکرده است. وقتی برای موضوع مهم و فوقالعاده حساسی مثل کنکور تصمیماتی گرفته میشود و چند روز مانده به آزمون تصمیم لغو میشود پیشبینی کردن اتفاقی که یک ماه دیگر قرار است بیفتد، سخت است. فعلاً اعلام شده قرار است از 15 شهریور مدارس باز شود اما آنقدر تصمیمهای مختلف گرفته و بعد لغو شده که واقعاً نمیدانیم قرار است چه اتفاقی در سال تحصیلی جدید رخ دهد.
او در باره اینکه گفته میشود محتوای درسی سنگین است و برای یادگیری بهتر بچهها لازم است برخی سرفصلها از کتاب و آموزشها حذف شود،
می گوید : کم کردن محتوا و حذف سرفصلها آنقدر مدافع و مخالف دارد که حتی دست وزیر و مسئولان رده بالای سیستم آموزش کشور را هم برای تصمیمگیری میبندد. چیزی که من و بسیاری از همکارانم معتقدیم این است که به تشخیص معلم بویژه مدیر مدرسه احترام گذاشته شود. شعار «مدرسه محوری» که تمام این سالها سر داده شده در این زمان و با این بحران معنا پیدا میکند، یعنی اگر معلم و مدیر به این تشخیص برسند که ارائه محتوای درسی از طریق آموزشهای مجازی امکانپذیر نیست یا دشوار است باید به معلم اعتماد کنند. معلم با توجه به شناختی که از دانشآموز، شرایط تحصیلی، امکانات و روحیه دانش آموزان دارد باید تصمیم بگیرد که کدام سرفصلها را آموزش دهد، برای کدام بخشها زمان بیشتری بگذارد و بر کدام فصلها تأکید داشته باشد و کدام یک را حذف کند. مهمترین اصل باید اعتماد به معلم باشد چراکه معلم بد دانشآموز را نمیخواهد.
علیپور در خصوص دردسرهای آموزش مجازی می افزاید: در این چند ماه که معلمها مجبور شدند به فضای مجازی پناه ببرند و با آن مواجه شوند یک جهش خیلی خوب در میان معلمان شاهد بودیم که توانستند با قابلیتهای فضای مجازی آشنا شوند و از آن استفاده کنند. ما در آن اوایل اتفاقات خوبی دیدیم؛ معلمها در تعطیلات نوروز ابتکارات خوبی از خودشان نشان دادند. برای اینکه بازدهی بهتری داشته باشند دست به ابتکارات خوبی زدند، مثل معلم خوزستانی که روی در یخچال به شاگردانش درس میداد، اما یکی از گرفتاریهای فضای مجازی که دامنگیر معلمان هم شده است بحث «لایک گرفتن» در شبکههای اجتماعی است. اینکه معلمان خلاقیت و ابتکار داشته باشند موضوع بسیار خوبی است اما باید دقت کنیم تبدیل به «شو آف» (خودنمایی ) نشود. عدهای سعی کردند با تقلید یا انجام کارهای کوچک در شبکههای مجازی خودشان را مطرح کنند. با اینحال امروز بهجرأت میتوانم بگویم معلمها هرچه بیشتر با فضای آموزش مجازی آشنا شوند و جلوتر بروند بهتر میتوانند خود را در این زمینه نشان دهند.
این معلم در ادامه با انتقاد از اینکه پیش از استفاده از برنامهها و فضای مجازی هیچ آموزشی برای معلمان صورت نگرفته میگوید: اینکه معلم با آزمون و خطا یاد بگیرد که باید چهکار کند و چطور از برنامه استفاده کند درست نیست. تا این لحظه هیچ کلاس ضمن خدمتی برای همکاران نگذاشتهاند و اگر قرار باشد سال تحصیلی بعد هم آموزشها همچنان بهصورت مجازی باشد باید به این موضوع فکر کرد.
او درباره برنامههای آموزش مجازی اظهار میدارد : من روی استفاده از برنامه «شاد» بهشدت تأکید دارم. قلباً از آن رضایت دارم و مطمئن هستم همانطور که این چند ماه رشد خوبی داشته در آینده هم میتواند مفید وقابل استفاده باشد، به شرطی که دست ما را در استفاده از سایر امکانات موجود نبندد یعنی اگر بخواهیم صرفاً روی شبکه شاد تأکید کنیم زمانی که به اوج و پیک مصرف برسیم قطعاً با مشکلاتی روبهرو خواهیم شد و برنامه کم خواهد آورد؛ حالا یا مشکل از سرورهاست یا نرمافزار آن مشکل دارد اما بیتردید در زمانی که استفاده از برنامه زیاد باشد مشکلساز میشود و درگذشته هم این برنامه در برخی جلسات اداری اختلال به وجود آورده و باعث شده جلسه بدون نتیجه و جمعبندی تمام شود.
در آموزش مجازی باید فقر را در نظر گرفت
ابوالفضل رحیمی شاد، دبیر فلسفه و جامعهشناسی در باره توانایی معلمان درصورتیکه سال آینده هم کلاسها بهصورت آنلاین برگزار شود میگوید: من در تهران و در مدارس دولتی و غیرانتفاعی خوبی کار میکنم و مسلماً در این مناطق مسأله فقر به چشم نمیآید بنابراین از تجربیات همکارانم در شهرکها و مناطق فقیرنشین تهران نیز استفاده میکنم.
اولین نکتهای که رحیمی شاد به آن اشاره میکند این است که حدود یک میلیون معلمی که در آموزشوپرورش مشغول هستند در ابتدای استخدام هیچگونه آموزشی برای تدریس به شیوه مجازی ندیدهاند و تصوری از اینکه زمانی بخواهند به این صورت تدریس کنند، نداشتند و از سوی دیگر آموزش مجازی هم به آن معنایی که تصور میکنیم وجود ندارد؛ به گفته او همه تصور میکنند آموزش مجازی در وهله اول فرستادن یک سری سؤال برای دانشآموز، سپس فایلهای صوتی و پسازآن فایلهای تصویری است که فایلهای تصویری به دلیل سختی بارگذاری و حجم بالا و مصرف اینترنت عمدتاً زیاد مورد توجه قرار نمیگیرد. اگر بخواهیم این مفهوم را آموزش مجازی بدانیم به نازلترین سطح آن اشاره کردهایم. آموزش مجازی با توجه به تکنولوژی های ارتباطی امروز طبیعتاً پر کردن فایل نیست.
او همچنین معتقد است اگر مشکلی در سیستم آموزش مجازی وجود دارد تقصیر معلمان نیست چون آموزش ندیدهاند و مورد بعدی سطح پایین تکنولوژی در مدارس است، تدریس بعضی دروس با پر کردن فایل صوتی و تصویری امکانپذیر نیست. برای مثال تدریس فیزیک بدون برخورداری از تخته و ابزارهای آموزشی به دانشآموزی که مقابل معلم حضور ندارد کار دشواری است. از آن سختتر کار معلمان هنرستانهاست و آموزش مثلاً خیاطی یا عکاسی یا رشتههای فنی و حرفهای با این شیوه بسیار سخت یا حتی ناممکن میشود. نکته مثبت مهمی که رحیمی شاد روی آن تأکید دارد این است که وقتی معلمان احساس کردند این مشکل تداوم دارد به سمت یادگیری استفاده از تکنولوژیهای فناوری ارتباطات حرکت کردند. درنهایت اینکه در اسفندماه توان معلمان یک توان رو به پایین بود اما با گذشت زمان ارتقا پیدا کرد و به عقیده او سال آینده با توان بالاتری تدریس میکنند اما به دلیل نبود کلاس های آموزشی برای کادر مدرسه و امکانات لازم آموزشها چندان کیفی نخواهند بود.
رحیمی شاد در باره مؤثر بودن آموزشهای مجازی می گوید : یکی از جنبههای مثبت آن عدالت آموزشی است. بهواسطه مجازی شدن آموزش ها، این امکان برای افرادی که در شهرستان هستند فراهم شده تا بتوانند از معلمهای خوبی که در شهرهای بزرگ تدریس میکنند استفاده کنند. از طرفی دیگر اگر بحث آموزش عمیق و کیفی را در نظر بگیریم با توجه به صحبتهایی که شد باید بگویم با شیوه فعلی چندان مؤثر نیست. با اینحال نکته مثبت دیگری در ارتباط با مجازی شدن کلاسها وجود دارد این است که درگذشته دانشآموز در مدرسه درس را میگرفت و به خانه میآمد اما در حال حاضر فایلهای درسی وجود دارند و دانشآموز میتواند هرچند بار که میخواهد درس بگیرد.
این معلم در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به نحوه ارتباط دانشآموز و معلم در کلاسهای آنلاین می افزاید: معلم و شاگرد یکدیگر را دوست دارند. اگر مهر و محبت یا حتی دعوا و ناراحتی وجود نداشته باشد رابطه این دو به هم میریزد. این ارتباط دو نفره است که انتقال مفاهیم را تسهیل میکند مثلاً معلم با ارتباط رودررو متوجه میشود دانش آموزان نیاز به استراحت دارند یا کشش تدریس بیشتر دارند اما کلاسهای مجازی این امکان را از هر دو طرف گرفته است. اشکال بعدی شناخت نداشتن از دانشآموز است. در آموزش مجازی معلم با روحیات، اخلاقیات، نقاط ضعف و قوت دانشآموزان آشنا نمیشود و این آموزش را سخت میکند. این مشکل در سالهای اول ابتدایی بسیار سخت و دشوارتر است. برای مثال قلم دست گرفتن یک مهارت است و معلم نمیتواند از طریق اینترنت به کودک این مهارت را آموزش دهد.
او درباره حذف سرفصلها اظهار می دارد: بحث حذف سرفصلها مربوط به امروز و شرایط کنونی نمیشود برای مثال ما سرفصلهایی را داریم که خود معلم و دانشآموز هم نمیداند به چه دردی میخورد. چه ضرورتی دارد که دانشآموز محتوای سنگین را یاد بگیرد؟ بیشتر دانش آموزان در رشتههای تخصصی دانشگاهی این سرفصلها را در محیط دانشگاهها آموزش میبینند. بنابراین نظر من حذف دروس تخصصی رشتههای دانشگاهی است و حالا تصور کنید آموزش این دروس بهصورت مجازی چقدر سخت میشود.
رحیمی شاد درباره بایدها و نبایدهای آموزشهای مجازی تصریح کرد: در اختیار قرار گرفتن اینترنت پرسرعت برای تمام دانش آموزان کشور الزامی است. تعداد زیادی از دانش آموزان (حدود یکمیلیون) به اینترنت دسترسی ندارند. موضوع دوم دسترسی دانشآموز به ابزار سختافزاری است. در تهران هم برخی از دانش آموزان تلفن شخصی ندارند یا مجبور بودند از گوشی مشترک استفاده کنند که همان ابتدا برای ثبتنام در شاد مشکلساز شد که البته بعداً مشکل رفع شد و پس از آن تداخل ساعات کلاس بچهها باعث میشد با مشکل مواجه شوند و غیبت بخورند. این مشکل در شهرستانها و مناطق محروم و دورافتاده قطعاً بیشتر است و آموزش و پرورش باید فکری به حال این موضوع کند.
سرفصلهای درس ها مناسب آموزشهای مجازی نیست
مهدی بهلولی، معلم ریاضی درباره حجم درسی و آموزشهای مجازی در سالهای آینده می گوید: در مورد درس ریاضی میتوانم بگویم که حجم درسی بچهها زیاد است با اینحال در سالهای گذشته مقداری از حجم دروس کم شده است چون مطالب واقعاً برای برخی پایهها زیاد بود اما مشکل اصلی که فعلاً برای معلمان مطرح شده این است که سرفصلها مناسب آموزشهای مجازی نیست یعنی یک معلم از طریق فضای مجازی نمیتواند به دانشآموز آموزش دهد و مطالب برای آموزش کلاسی برنامهریزیشده و حالا که آموزش مجازی شده است مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. باید به این نکته توجه کرد که در حال حاضر ما در یک حالت بحران هستیم و سیستم آموزشی دهههاست که با چنین مشکلی روبهرو نشده و تنها راهی که معلم میتواند فعلاً با این موضوع کنار بیاید و دانشآموز را به درس علاقهمند کند کم کردن حجم درس و پرسش بیشتر است. یعنی باید کاری کنند دانشآموز تکلیف و تمرین بیشتری تحویل دهد تا از فضای درس دورتر از این نشود.
او در ادامه میافزاید: بنابراین اگر قرار باشد آموزشهای مجازی در سال جدید هم ادامه داشته باشد لزوم تغییر محتوا و در برخی موارد تغییر بنیادین بعضی از دروس بهشدت حس میشود. از سوی دیگر کلاسهای مجازی کیفیت آموزشها را به دلایل متفاوت پایین آورده است. در حال حاضر و با وجود این نوع سیستم، امتحانات هم هیچ اعتباری ندارند چون دانش آموزان بهصورت گسترده تقلب میکنند. به هر صورت اگر این نوع آموزش ادامه پیدا کند مسئولان باید فکری جدی برای تغییر نوع آزمون گیری، تدریس دروس و محتوای درسها بکنند.
بهلولی در پاسخ به این سؤال که معلمان چهکار کنند تا آموزشهای آنلاین بهتری داشته باشند، خاطرنشان میکند: با توجه به دورهای که گذشت تجربیاتی دست معلمها و مدارس آمده است که چهکاری بهتر است و چهکاری بازدهی ندارد. پیشنهاد من این است که اگر بتوانیم به سمت ارتباط تصویری برویم خیلی از مشکلات حل میشود. برای مثال آزمونها را بهصورت تصویری برگزار کنیم چراکه آزمونهایی که در سال تحصیلی گذشته برگزار شد ازنظر من و قریب بهاتفاق همکارانم فاقد ارزش و اعتبار است.
او درباره توقعات خانوادهها از معلمان و تدریس در فضای آنلاین میگوید: موضوعی که میخواهم در مورد آن صحبت کنم کمی سخت است چراکه برخی از معلمان در این مدت از جان و دل برای دانش آموزان و تدریس تلاش و وقت زیادی صرف کردند چون آموزش آنلاین از آموزشهای کلاسی بسیار وقتگیرتر است اما گروهی از معلمها آنطور که باید و شاید دل به کار ندادند؛ بر همین اساس انتظار خانوادهها از معلمها این است که برای آموزش بچهها وقت بیشتری بگذارند اما از طرف دیگر خانوادهها باید بدانند در بحث آموزش آنلاین خودشان نقش بزرگی ایفا میکنند یعنی خانوادهها باید مدیریت بیشتری روی فرزندشان داشته باشند و زمان بیشتری برای پرسش و حل تمرین و رسیدگی به تکالیف مدرسه فرزندشان اختصاص دهند.
ارتباط ماشینی معلم و شاگرد در فضای مجازی
علی بهشتی نیا، معلم ادبیات فارسی معتقد است در بحث آموزشهای آنلاین در ابتدا باید به دسترسی دانش آموزان به اینترنت و لوازم الکترونیکی ازجمله گوشیهای هوشمند و تبلت اشاره کرد. خانوادههای زیادی در نقاط مختلف کشور به این ابزار دسترسی ندارند که همین موضوع ناقض عدالت آموزشی است.
موضوع دیگری که او به آن اشاره میکند تفاوت در رویه مدارس است. برای مثال رویه مدارس دولتی با مدارس غیردولتی متفاوت است. بهشتینیا تأکید میکند: من مدارسی میشناسم که کلاسها را بهصورت کاملاً آنلاین برگزار کرده و اتفاق خوب این بود معلمان و دانش آموزان با فضای جدیدی آشنا شدند با این حال کاستیهایی هم وجود داشت و همیشه هم در ابتدا نقصهایی وجود دارد. یکی از موضوعاتی که میتوانیم در باره مشکلات کلاسهای آنلاین به آن بپردازیم، شبیه نبودن کلاسهای آنلاین و کلاسهای حضوری است. کلاس حضوری بسیار لطیفتر است و معلم با دانش آموز ارتباط برقرار میکند اما در فضای آنلاین این اتفاق رخ نمیدهد و ارتباط معلم و شاگرد ماشینی است.
بهشتی نیا با اشاره به اینکه برخلاف تصور عموم هزینههای زمانی معلمان در کلاسهای مجازی دو برابر میشود، می گوید : بسیاری از والدین میگفتند معلمان سر کلاس کار نمیکردند و حالا هم در خانه ماندهاند و باز کاری نمیکنند درحالیکه چنین نیست و گاهی تا نیمههای شب هم مشغول کار بودیم. مضاف بر اینکه با پدیده جدید تماسهای تلفنی دانش آموزان و والدین آنها خارج از وقت کلاس هم درگیر بودیم.
او در آخر به این نکته تأکید میکند که در این مدت بعضی دروس بودند که با بیتوجهی دانش آموزان و خانوادهها مواجه شدند ازجمله ادبیات، هنر یا کار و فناوری. درصورتی که این دروس بسیار مهم هستند و بیشتر توجه خانوادهها بر درسهای اصلی چون ریاضیات و علوم و زبان بود که این کار اشتباه است و در صورت تکرار دوباره میتواند آسیبرسان باشد
سال تحصیلی آینده و الزامات آموزشی آن
زهرا علی اکبری
کارشناس آموزشی
پس از ظهور جنبش جهانی «آموزش برای همه» در سال 1990میلادی، نشستهای زیادی با این مضمون برگزار شد که در هر کدام ابعاد جدیدی از اهمیت آموزش و نقش آن در پایداری توسعه جوامع نمایان شد. با توجه به خروجی این نشستها و دوره زمانی15سالهای (2015-2030) که برای پاسخگویی به دسترسی، برابری و تضمین کیفیت آموزش در نظر گرفته شد و همچنین اهمیت نقش آموزش در تحقق توسعه پایدار، لازم شد تا دولتها به تدوین سیاستهای اثربخش و دستورالعملهای مطلوب برای حمایت از نظامهای آموزش باز، برخط و انعطافپذیر، مبتنی بر اصول برابری برای تمام سطوح آموزشی، بپردازند و همراه با نهادهای آموزش عمومی و عالی اولویت لازم را در بسترسازی زیرساختها و استفاده از رویکردهای نوین علم و هنر یاددهی – یادگیری(پداگوژی) قائل شده و استفاده از امکانات بالقوه دیجیتال را برای فراگیران امکانپذیر کنند. از طرف دیگر رویکرد جدیدی در عرصه یادگیری ظهور کرد که در آن امکانات فناوری اطلاعات و ارتباطات و سواد دیجیتالی فراگیران بخش مهمی از فرآیند یاددهی- یادگیری را عهده دار شد. پیوندگرایی (ارتباط گرایی) در یادگیری؛ رویکردی است که امروز بیش از گذشته ضرورت بهرهگیری از آن در آموزش احساس میشود. ظهور و شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مراکز آموزشی در کشورهای مختلف موجب شد تا نظامهای آموزشی برای تداوم فرآیند آموزش دانشآموزان خود از آموزش در فضای مجازی استفاده کنند و در این میان آن دسته از جوامعی که در فناوریهای نوین آموزشی کسریهایی داشتند، برای جبران نواقص میبایست گامهای مستحکم و بلندتری برمیداشتند.
در این دوران، کشور ما به دلایل مختلف؛ از جمله نبود زیرساختهای مناسب فناوری و اینترنتی در تمامی مناطق آموزشی کشور، عدم برخورداری تمامی خانوادهها از دستگاههای دیجیتال برای آموزش مجازی و مهارت اندک برخی از معلمان در استفاده از فناوریهاینوین آموزشی در عرصه آموزش مجازی با چالشهایی مواجه شد که خوشبختانه با وجود مشکلات بسیاری که وجود داشت با همراهی جامعه معلمان و مشارکت خانوادهها توانست بر بخش عظیمی از مسائل غلبه کند و فرآیند یاددهی – یادگیری در سال تحصیلی جاری را به سرانجامی برساند که البته برای سال تحصیلی آینده باید مشکلات ناشی از این شیوه آموزشی بررسی و رفع شود.
تعطیلی مراکز آموزشی و توقف در جریان آموزش مختص ایران نبوده است و کشورهای زیادی با این چالش مواجه شدند و برای ادامه فرآیند یادگیری دانشآموزن و دانشجویان تصمیماتی مطلوب و بومی اتخاذ کردند که امروز شاهد آن هستیم؛ در جمعبندیهای نهایی نظامهای آموزشی برنامههای تلفیقی متنوعی برای تداوم روند آموزش در نظر گرفته شده است. لذا نمیتوان صفر و صدی به این موضوع نگاه کرد چرا که نه میتوان گفت مدارس تا ریشهکن شدن این بیماری تعطیل باشند (گزارش یونسکو از آسیبهای دوران تعطیلی مدارس در همهگیری کرونا) و نه میتوان گفت بدون در نظر گرفتن اولویت سلامتی فراگیران و چالشهای نظام آموزشی فرآیند
یاددهی – یادگیری را در این دوران طراحی کرد. سیاستگذاری انجام شده در کشور ما برای سال تحصیلی آینده حاکی از آن است که در سه وضعیت؛ آموزش حضوری، آموزش مجازی و آموزش نیمه حضوری تداوم آموزش را خواهیم داشت. گفته شده است که در مناطقی که در مواجهه با بیماری کرونا وضعیت سفید وجود دارد معلمان و دانشآموزان میتوانند با رعایت پروتکلهای بهداشتی در کلاس درس حضور پیدا کنند. در این شکل از آموزش نباید فراموش شود که کمبود فضای آموزشی و مشکلات عدیده مدارس برای تأمین موارد بهداشتی مدنظر قرار بگیرد. زوج و فرد شدن حضور دانشآموزان در مدارس تصمیم بجایی است که از طرف دیگر باید با تأمین نیروی انسانی لازم برنامهریزی شود تا مدیران مدارس دغدغه کمبود معلم را نداشته باشند. تحقیقات نشان داده است که در بهکارگیری موفقیتآمیز آموزش در مدارس علاوه بر بسترها و زیرساختها، نیروی انسانی یاددهنده که علم ودانش ومهارتش به روزباشد، نیز تأثیرگذار است. بهطوری که با رهبری با درایت در کلاس درس، میتوانند ارزشهای یادگیری را در مدارس با فرآیندهای خلق و تسهیم و توزیع دانش مشخص سازند. با توجه به اینکه آموزش در عصر حاضر و در شرایط پاندمی کرونا تا حدودی وابسته به گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات است، ارتقای مستمر و ابداع نوآوری در راه حلهای آموزش اجتنابناپذیر است. معلمان میتوانند با آموزشی که در آن با دانشآفرینی و خلاقیت دانشآموزان همراه است، بهبود کیفیت آموزش و توسعه کیفی را به ارمغان آورند. تخصیص سرانه مورد نیاز مدارس برای تأمین مایحتاج بهداشتی مسأله دیگری است که باید دولت برای آن برنامهای درخور توجه داشته باشد و به حوزه بهداشت و سلامت مدارس بیش از گذشته بودجه اختصاص دهد. در آموزش نیمهحضوری؛ فرآیند یاددهی – یادگیری متشکل از کلاس درس و آموزش مجازی است و در شکل سوم که آموزش مجازی و در نقاط قرمز کشور است تمامی فرآیند آموزش دانشآموزان در فضای مجازی برنامهریزی خواهد شد. با راهاندازی شبکه آموزش دانشآموز «شاد» نظام آموزشی کشور در مسیری جدید و به روز گام برداشته است که البته این شبکه دارای باگهای نرمافزاری (نقص و اِشکال نرمافزاری) نیز بوده است که گذر زمان فرصت برای ارتقای آن را به متخصصان فنی آموزش و پرورش داده است. باید که رفع مشکلات سیستمی شاد، توسعه گستره اینترنتی در مناطق محروم و کم برخوردار کشور و چارهاندیشی درباره رایگان بودن استفاده از این شبکه برای معلمان و دانشآموزان از اولویتهای دولت و وزارتآموزش و پرورش باشد. در آموزش مجازی به تناسب فضایی که دارد، استفاده از کتابهای درسی و محتوای آموزشی نیاز به تغییراتی دارد. بنابراین ضرورت دارد تا سازمان پژوهش و برنامهریزی درسی که متولی طراحی و چاپ کتابهای درسی است در راستای تناسببندی و کاربردی کردن محتوای آموزشی با فضای مجازی، طراحی مواد آموزشی و کتاب درسی را مبتنی بر نظریهها و رویکردهایی برنامهریزی کند که بتوان از آن در فضای کانکتیویزمی استفاده کرد. مهمترین اهداف این رویکرد ایجاد محیطهای یادگیری مشارکتی است که به یادگیرندگان و معلمان اجازه میدهد به جستوجو بپردازند و انواع مسألهها را بررسی کنند و با هم دانستههای جدید خود را به اشتراک بگذارند و بریادگیری هم بیفزایند. یادگیری الکترونیک باعث میشود بین معلم و دانشآموزان تعامل ایجاد شود که در جای خود سبب افزایش انگیزش یادگیری و به خاطر آوردن اطلاعات در دانشآموزان میشود. مؤلفان کتابهای درسی میتوانند با رعایت اصول آمده در پیوندگرایی ضمن تازگی بخشی به محتوای کتابهای درسی، محتوای آموزشی دیگری را طراحی کنند و دراختیار جامعه ذینفعان قرار دهند که بهرهگیری مطلوب از فضای مجازی را دربرداشته باشد.
باید توجه شود که یادگیری و دانش در دیدگاههای متنوعی مستقر است و به علت انفجار اطلاعات، یادگیرندگان باید این امکان را داشته باشند تا اطلاعات موجود را جستوجو و بررسی کنند. مدت مدیدی است که صاحبنظران تعلیم و تربیت بر این باورند که با وجود فناوری اطلاعات و ارتباطات، معلم در فرآیند آموزش نقش تسهیلگری دارد و دانشآموزان با در اختیار داشتن چنین فضایی باید قادر باشند تا اطلاعات مهم را از غیرمهم تشخیص دهند. یادگیرندگان باید توانایی تشخیص «در زمان حاضر چه دانشی معتبر است» را داشته باشند تا اینکه بتوانند به دانش جدید موضوعات دست پیدا کنند و یافتههای خود را با دیگران تسهیم کرده و مرور کنند. دیگر زمان آن به پایان رسیده است که از دانشآموزان بخواهیم تنها به آموزههای کتاب درسی اکتفا کنند و دانش خود را با آن به روز نگه دارند چرا که آنان میتوانند تنها با یک جست و جوی چند ثانیهای به دنیای گستردهای از اطلاعات مورد نیاز دسترسی داشته باشند. استفاده از آموزش مجازی در فرآیند
یاددهی –یادگیری فرصت خوبی است که طراحان و مؤلفان کتابهای درسی، مواد آموزشی و محتواهای آموزشی به سمتی حرکت کنند که با رعایت استانداردهای یادگیری الکترونیکی محتوایی را طراحی کنند که مناسب با این فضا باشد و عناصر یادگیری را در خود داشته باشد. همهگیری کرونا تلنگری بر این موضوع است که دیگر نمیتوان ذهن فراگیران را با آموزههای مد نظر خودمان اشباع کرد و از آنان خواست که فقط در همان مسیر و فرهنگ گام بر دارند. زمان آن فرارسیده است که به جای انباشتههای غیرضرور و دوست نداشتنی به دانشآموزان یاد بدهیم که چگونه در دنیای سرشار از اطلاعات و داده با حفظ آداب فرهنگی و اخلاقی خود، آگاهانه و مسئولانه اطلاعات دانشی را
کسب کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بایدها و نبـایدهای آموزش مجازی در سال تحصیلی جدید
-
سال تحصیلی آینده و الزامات آموزشی آن
اخبارایران آنلاین